یادداشت

گربه بچه ی طبقه ی بالا!

فاضل خمیسی – وقتی آگهی دیوار «اهواز» را خواندم ، گفتم حتماً این آگهی مربوط به شمال تهران است و اشتباهی در اهواز منتشر شده! شمال تهران را می گویم زیرا
می گویند سبک زندگی شمال تهرانی‌ها زمین تا آسمان با بقیه ی نقاط کشور متفاوت است. حتی گفته میشود در برخی از کوچه ها به غیر از اهالی، حق تردد برای سایرین وجود نداشته و نگهبانان خصوصی با هزینه ی ساکنین، ایست بازرسی شخصی
راه اندازی کرده اند.
باورش کمی سخت است ولی گویا بازار محافظان شخصی برای برخی از این از مابهتران به امری عادی تبدیل شده است.
دوستی از یک قصاب که مغازه اش در نیاوران تهران است نقل می کرد که خانواده ای را سراغ دارد که ماهانه حدود ۱۵ میلیون تومان گوشت فقط برای دو
سگ شان از او خرید می کنند!
وقتی یارانه ها در این ماه با کمی تاخیر پرداخت شد، بسیاری از خانواده ها دچار مشکل اقتصادی مضاعف شدند، یارانه ای که برای یک خانواده ی ۳ نفره از قیمت ۲ کیلو گوشت گوساله کمتر است.
هیچکس به زندگی شیک و رفاهمند نه تنها معترض نیست بلکه باید آنرا تشویق کرد، مشکل در گُسل و شکاف شدید طبقاتی است.
اصلاً قصدم ورود به مسأله شناسی توزیع ثروت یا دلایل افزایش شکاف بیشتر بین فقیر و غنی نیست!
فقط میخواستم بگویم که عنوان جنسیت و نحوه ی خطاب حیوانات به خصوص سگ و گربه در بین طبقات اجتماعی نیز نه تنها دارای شکاف بلکه تضاد شده است:
مردم عادی برای جنسیت سگ و گربه از واژه ی نر و ماده استفاده میکنند در صورتیکه آن ۵ درصدی با ناز و کرشمه به توله سگ نر میگویند: پسر و به توله سگ ماده میگویند دختر!
در اینگونه خانه ها به جای صدای بازی و دعوای بچه های آدم! خرناس گربه و پارس سگ که با قربون صدقه ی صاحبانشان همراه و آن زبان بسته ها را عزیز مامان و عزیزبابا خطاب می کنند، فضایی متفاوت از واقعیت روزمره رقم می زند.
نمیدانم ! اما حدس میزنم وقتی
کودک زباله گرد ، سگی را در آغوش خانم یا آقای شیک پوشی ببینید و وضعیت خودش را با آن سگ مقایسه کند، چه بسا در آرزویش تجدید نظر کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *